یونس توی نهنگ آرام نمی گرفت از دیوارهای گوشتی زندان دریایی می‌تراشید درون ماهی تابه و آتش می انداخت ناگهان از پهلوی پخته و تاول زده نهنگ پنجره‌ای روبه دریا برای یونس باز شد که هنوز روی بند بقا راه می‌رفت تا به نقطه کم درد فنا برسد مرگ و فنایی بدون دست وپا زدن نه مثل فناوجان کندن زرافه که طول می‌کشد عزرائیل از آن بالای آسمان شروع به گرفتن جان میکند تاهمین پایین نه مثل فنای وقت گیر فیل های خاکستری که هرچقدر مرگ جان می‌کند تنها یک تکه کوچک خاکستری از خرطوم یونس ,زندان دریایی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نیازمندی های بازارچه96 - bazarche96.com دانلود رایگان آموزش هک و رات اندروید و ویندوز سایت کلاس دهم رشته انسانی ، کلاس دهم،پایه دهم دانلود فیلم ایرانی همه چی موجوده ahn1369009 خدمات ماشین کاری و ماشین سازی سریال هندی